سیاست نامه

اطلاعات سیاسی ، تحلیل سیاسی

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

اربعین حسین . شعورحسینی ( Fortieth Hussein. Hosseini intelligence )

   

   

بسم الله الرحمن الرحیم

 

متن ترجمه مقاله ایندی پندنت :
بزرگ‌ترین حرکت زائرانه‌ی جهان در جریان است اما چرا شما هرگز چیزی از آن نشنیده‌اید!
این حرکت حج یا کومبه‌میلای هندوها نیست. این حرکت با عنوان «اربعین» مشهور بوده و پرجمعیت‌ترین اجتماع جهان است و احتمالا هیچ وقت چیزی درباره‌ش نشنیده‌اید.. نه‌تنها تعداد این افراد از زائران مکه بیش‌تر است (درواقع ۵ برابر آن است)، بلکه از کومبه ‌میلا نیز مهم‌تر است؛ زیرا کومبه‌ میلا تنها هر سه سال یک‌بار برگزار می‌شود. جمعیت مراسم اربعین پارسال به ۲۰ میلیون نفر رسید و خلاصه، هر اجتماع بشری دیگری را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.
از همه مهم‌تر، مراسم اربعین یک مراسم منحصربه‌فرد است؛ زیرا در موقعیتی برگزار می‌شود که به لحاظ ژئوپلتیکی متشنج و خطرناک است. داعش، شیعه را دشمن خونی خود می‌پندارد. از این رو، هیچ چیز بیش‌تر از این گروه‌های ترور را به خشم نمی‌آورد که ببینند زائران شیعه به خاطر بزرگ‌ترین تجلی ایمان‌شان گرد هم می‌آیند.
مراسم اربعین یک ویژگی خاص دیگر هم دارد. هرچند اربعین مشخصاً یک مراسم شیعی است، سنی ها و حتی مسیحیان، ایزدی‌ها، زرتشتی‌ها و… نیز هم به‌عنوان زائر و هم به‌عنوان خادم زائران در این مراسم شرکت می‌کنند. اگر به ماهیت انحصاری آیین‌های دینی توجه کنیم، خواهیم دید که این اتفاق چه‌قدر مهم است و این تنها یک معنا خواهد داشت: مردم ـ فارغ از رنگ و نژاد ـ حسین‌بن‌علی را نماد فراگیر، بی‌حد‌و‌مرز و فرامذهبی از آزادی و ایثار می‌دانند.
اما چرا شما هیچ‌گاه درباره‌ این مراسم چیزی نشنیده‌اید؟ احتمالاً به این قضیه مربوط است که رسانه‌ها عموماً و خصوصاً وقتی با اسلام مواجه می‌شوند، بیش‌تر با تصویری منفی، سیاه و افراطی سرو کار دارند تا روایتی مثبت و امیدبخش. اگر چندهزار معترض ضدمهاجرت در خیابان‌های لندن جمع شوند، در سرخط‌های خبری جای خواهند داشت. به راه‌پیمایی دموکراسی‌خواهانه در هنگ‌کنگ یا تجمع ضد پوتین در روسیه نیز به همین میزان توجه خواهد شد. اما یک تجمع بیست میلیونی در یک محیط متشنج سرشار از ترور و ناعدالتی حتی در بخش‌های خبری تلویزیونی جایی ندارد. این حرکت باشکوه به‌طور نانوشته مسکوت گذاشته می‌شود؛ حتی اگر تمام مؤلفه‌های یک پدیده‌ی چشم‌گیر را داشته باشد؛ مؤلفه‌هایی مانند جمعیت چشم‌گیر، اهمیت سیاسی، پیام انقلابی، محیط متشنج و اصالت. اما اگر این خبر از زیر دست سردبیران بخش‌های خبری در برود، شگفتی می‌آفریند و افرادی زیادی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.
در میان افراد بی‌شماری که تحت تاثیر این مراسم خاص بودند، جوانی استرالیایی بود که چندین سال پیش با او ملاقات داشتم و به‌تازگی اسلام آورده بود. واضح است که کسی به‌راحتی دین‌ش را تغییر نمی‌دهد. بنابراین، وقتی از او جویا شدم، گفت که همه چیز از سال ۲۰۰۳ شروع شد. یک شب، همان‌طور که صحنه‌ای از حرکت میلیون‌ها نفر به سمت شهر کربلا را در خبرها مشاهده می‌کرد، با اسم فردی مواجه شد که هیچ‌گاه آن را نشنیده بود: «حسین». برای اولین بار در دهه‌های گذشته و در یک رخدادی که در سرتاسر جهان به تصویر کشیده می‌شد، جهان توانسته بود شمه‌ای از حرکتی را ببیند که پیش‌تر در عراق ممنوع شده بود.
وقتی که رژیم بعثی و سنی در عراق سقوط کرد، بینندگان غربی مشتاق بودند که ببینند عراقی‌هایی که هم‌اکنون از دست کنترل دیکتاتور خلاص شده اند، چه‌ عکس‌العملی خواهند داشت. «جمهوری وحشت» سقوط کرده بود. آن جوان استرالیایی می‌گفت که دائم از خودش می‌پرسید که کربلا کجاست و چرا همه رو به سوی آن دارند؟ حسین کیست که چنین شوری به پا کرده که مردمان بعد از چهارده قرن برای عزای او می‌آیند؟
آن‌چه او در یک گزارش شصت‌ثانیه‌ای دیده بود تکان‌دهنده بود؛ زیرا این تصویر بر خلاف آن چیزی بود که قبلا دیده بود. پیوند قوی‌‌ای باعث شده بود که مردمان مانند براده‌هایی باشند که هرچه به مغناطیس لامَفَرّ حسینی نزدیک می‌شوند تجمع‌شان بیش‌تر شود. آن جوان استرالیایی گفت: اگر می‌خواهید یک دین حی و حیات‌بخش را ببینید، به کربلا بیایید.
چه‌طور مردی که ۱۳۹۶ سال پیش کشته شده است این‌چنین حی و حاضر است که میلیون ها نفر مصیبت او را مصیبت خود می‌دانند؟ بعید است که آدم‌ها وارد نزاعی شوند که دغدغه‌ی شخصی‌ای نسبت به آن نداشته باشند. از سوی دیگر، اگر احساس کنید که کسی به خاطر آزادی شما، حق برخورد عادلانه با شما و حق زندگی باشرافت شما جنگیده است، احساس می‌کنید که علاقه‌ی زیادی به او دارید و دل‌بسته‌ی او هستید تا آن جا که بعید نیست که به باورها و عقاید او روی بیاورید و تغییر دین یا مذهب بدهید.
تراژدی نهایی
مسلمانان حسین نوه‌ی محمد، پیام‌بر اسلام، را سیدالشهدا می‌نامند. او از بیعت با خلیفه‌ی نابکار، یزید، سرتافت و در کربلا و در روز عاشورا کشته شد. او و خانواده‌اش در صحرا با لشگر سی‌هزار نفره محاصره شدند و از آب و غذا محروم شدند و نهایتاً سر از تن‌شان جدا کردند و تن‌شان زیر سم اسبان رفت.
ادوارد گیبون، مورخ انگلیسی، می‌نویسد: «داستان تراژیک مرگ حسین احساسات هر خواننده‌ی دل‌سنگی را نیز تحریک می‌کند».
از آن روز به بعد، شیعیان در روز عاشورا و روز اربعین، در رثای حسین عزاداری می کنند. در بسیاری از سنت های اسلامی، عزاداری چهل ‌روزه مرسوم است.
سفر دراز
من به کربلا، شهر اجدادیم، سفر کردم تا بفهمم که چرا این شهر این‌قدر همگان را از خود بی‌خود می‌کند. مشاهده کردم که حتی بزرگ‌ترین لنزهای دوربین‌ها هم برای به تصویر کشیدن روح این اجتماع پرجوش و خروش اما آرام و ایمن کوچک اند.
انبوهی از مردان، زنان (غالباً با حجاب مشکی) و کودکان از این کران تا آن کران را پر کرده‌اند. جمعیت آن‌قدر زیاد است که صدها مایل را بند آورده‌اند.
فاصله‌ی ۴۲۵مایلی میان شهر بندری بصره تا کربلا مسیری طولانی است که معمولاً با ماشین طی می‌شود اما به‌طور خارق‌العاده‌ای در این مراسم، افراد با پای پیاده آن را می‌گذرانند. دو هفته‌ی کامل طول می‌کشد تا زائران این مسیر را طی کنند. آدم‌ها با سن‌های مختلف زیر آفتاب سوزان روز و سرمای‌ استخوان‌سوز شب این مسیر را پیاده می‌روند. آن‌ها از میان مسیرهای ناهموار و از دل نقاط تمرکز تروریست‌ها و از نقاط خطرناک عبور می‌کنند. زائران حتی سازوبرگ‌های اولیه را با خود ندارند و تنها وسایل کمی هم‌راه با عشق آتشین‌شان به «مولا» حسین را با خود می‌آورند. پرچم‌ها و بنرها مقصود این سفرشان را به آن‌ها یادآوری می‌کند:
جان بعد از حسین بی‌ارزش است
مرگ و زندگی‌م یک‌سان است
رواست که مرا مجنون بخوانند
این پیام شعری حماسی است که عباس، برادر حسین و فرمانده‌ی معتمد او، خوانده است. عباس نیز در نبرد کربلا در سال ۶۸۰ میلادی آن هنگامی که تلاش می‌کرد برای برادرزادگان و خواهرزادگان‌ش آب بیاورد، کشته شد. میزان امنیتی که در عراق وجود دارد و آن را سرخط خبرهای جهانی کرده است، جای شکی نمی‌گذارد که این عبارت یک عبارت اصیل به تمام معناست.
صبحانه، نهار و شام رایگان
یکی از بخش‌های این حرکت زائرانه که هر بیینده‌ای را به شگفتی وامی‌دارد مشاهده‌ی هزاران موکبی است که همراه با آشپزخانه‌ی سیار هستند و توسط روستاییانی ساخته شده است که در محدوده‌ی مسیر پیاده‌روی زائران زندگی می‌کنند. موکب‌ها جاهایی هستند که تمام مایحتاج زائران در آن‌جا تأمین می‌شود. از غذای تازه گرفته تا جای استراحت؛ از تلفن رایگان بین‌المللی گرفته تا گهواره‌های کودکان؛ همه چیز رایگان است. درواقع، لازم نیست در این مسیر ۴۰۰مایلی، زائران چیزی غیر از لباس‌هایشان را حمل کنند.
شگفت‌تر از آن نحوه‌ی دعوت از زائران برای خوردن و نوشیدن است. فعالان موکب‌ها به میان راه آمده و به زائران التماس می‌کنند تا پیشنهاد آن‌ها را قبول کنند. غالبا این پیشنهاد شامل سرویس کاملی است که در شأن پادشاهان است. ابتدا پاهای‌تان را ماساژ می‌دهند؛ سپس یک وعده‌ی غذای لذیذ به شما می‌دهند؛ سپس از شما دعوت می‌کنند تا در فاصله‌ای که لباس‌هایتان را می‌شویند و اتو می‌کنند، استراحت کنید. البته همه‌ی این‌ها را با افتخار انجام می‌دهند.
برای آن‌که شمه‌ای از ماجرا را درک کنید، به این نکته توجه کنید. پس از زلزله‌ی هائیتی و با حمایت و هم‌دلی جهانی، برنامه‌ی غذای جهانی سازمان ملل اعلام کرد که با تلاش‌های زیادش، نیم‌میلیون وعده‌ی غذایی تحویل داده است. ارتش ایالات متحده منابع عظیمی از آژانس‌های فدرال را فراهم کرد و اعلام کرد که در مدت پنج‌ماه بعد از این فاجعه‌ی انسانی، ۴٫۹ میلیون وعده‌ی غذایی به اهالی هائیتی تحویل داده شده است. حالا این را مقایسه کنید با تعداد بیش از ۵۰ میلیون وعده‌ی غذایی در روز در طول مراسم اربعین که برابر است با حدود ۷۰۰ میلیون وعده‌ی غذایی برای تمام مدت این مراسم. تمام این غذاها نه با سازمان ملل متحد یا هر خیریه‌ی بین‌المللی دیگری بلکه توسط کارگران و کشاورزان فقیری تأمین شده است که عاشق این اند که به زائران خدمت کنند و تمام سال پس‌انداز می‌کنند….

۲۹ آبان ۹۵ ، ۰۹:۵۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شاهد

اعتراضات آمریکا ( US protests )

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بحران عجیبی آمریکا را فراگرفته است. دامن اعتراضات مردمی درشهرهای آمریکا وسعت زیادی پیداکرده و درمناطقی نیز مردم با پلیس درگیرشده اند . اکنون دراین جا سئوالاتی مطرح است، علت اعتراضات چیست؟ ومردم از چه چیزی شکایت دارند ؟آیا مردم ترامپ رابعنوان رئیس جمهور قبول ندارند؟ اگرکلینتون انتخاب میشد اورا میپذیرفتند؟ وشاید سئوالاتی دیگر ..

درجواب بایدگفت اعتراضات ممکن است دلایل زیادی داشته باشد ولی آنچه مسلم است اعتراضات به فرآیند انتخابات نیست ، هرچندفرآیندانتخابات آمریکاعلاوه برپیچیده گی خاص خود میشودگفت ضددموکراسی نیزهست مصداق بارزآن همین انتخابات اخیرش که آرائ مردمی کلینتون بیش ازترامپ اعلام شدوترامپ باآرائ الکترال رئیس جمهورشد ولی بااین حال مردم آمریکا   سالهاست فرد موردنظرشان را ازطریق این قانون انتخاب میکنند .

بنظر میآید بسیاری ازاعتراضات معترضین بطورناخودآگاه به کل سیستم باشد، سیستمی که پرورش یافتگان آن امثال کلینتون وترامپ هستند .کلینتون درجائی گفته بود ترامپ فاسد وضداقلیت ها وزنان است وترامپ گفته بود افراد کنونی کاخ سفید،کشور رابه فسادسیاسی واجتماعی کشانده اندوباید سیفون راکشید. هردونفر یا بهتر بگوئیم هردو حزب را مردم شناخته اند وهر دورا فاسد میدانند وطبق گفته های تحلیل گران سیاسی بیشترمردم ازترس اینکه طرف مقابل رئیس جمهور نشودبه آن یکی رای داده اند ویا به زعم خودشان بین بد وبدتر انتخاب کردند واما این اعتراض به نخبگان وافرادسیاسی درجامعه آمریکا به نوعی شده که اگرنفر رقیب هم پیروز انتخابات بود ، پیروزشده های کنونی هم جهت اعتراض کف  خیابانها بودند . پس میتوان اینطوربرداشت کردکه آنها به سیستم معترضندبه سیستمی که اینگونه افراد سیاسی را پرورش میدهد . سیستمی که ازیکطرف خودرا دارای بهترین دموکراسی درجهان میداند وازطرفی مردمش احساس میکنندنخبگان سیاسی شان درحدواندازه آمریکا نیستندوبیشترپادوهای سیستم لیبرال سرمایداری هستند وبدون درنظرگرفتن منافع سرمایه داران هیچگونه تحرک جدی جهت جامعه آمریکایی انجام نمیدهند وبه این نتیجه رسیده اندکه همه ازیک جادستورمیگیرند وهرکدام که درراس قرارگیرددستوراتی را که ازقبل مشخص شده انجام میدهدوصرفا اختلاف سلایق است که تفاوت هایی دارد واین دستورات هم چیزی جزاوامرسرمایه دارها نیست .

ونکته آخراینکه سردرمداران آمریکا که همواره به خیال اینکه به جهان تسلط کامل دارند ودرهیچ جای دنیابدون درنظرگرفتن منافع آمریکا نمیتوانندونمیشودتغییراتی انجام بپذیرد هم اکنون به این نتیجه رسیده اندکه به کشورخودشان هم نمیتوانندمسلط باشندواین برای خیلی ها درکشورهای دیگردنیا( ازجمله عده ای درکشورخودمان ایران) نیزمایه یاس ونامیدی شده چرا که چنان غرق دردموکراسی پوشالی آمریکایی شده بودندوهستند وآنقدر بت بزرگ برایشان زیباودلربا بودکه هیچگاه به ذهنشان نمیرسیدکه روزی مردم دیار بت بزرگ به دست پرورده جامعه خودشان معترض شوند . 

۲۵ آبان ۹۵ ، ۱۲:۲۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شاهد

رئیس جمهور آمریکا

بسم الله الرحمن الرحیم

 

با مشخص شدن ترامپ بعنوان رئیس جمهورجدید آمریکا، برخی درایران که پیروزی رقیبش یعنی کلینتون راازقبل جشن گرفته بودند بسیار ناراحت ونامید شدند .

آیا واقعا پیروزی یک دیوانه(ترامپ) برالهه دروغگویی وجنگ(کلینتون) اینقدرناراحتی دارد یا اگر کلینتون جنگ طلب انتخاب میشد جشن وشادمانی برای این افراد میاورد ؟ بنظرمیآید این افرادیا نادان هستند یا بیگانه ، مثل این است که از کسی سئوال کنند مایلی گرگ تورا بدرد یا گربه وحشی . خیلی باید نادان باشد که یکی را قبول کند .دشمنی رفته ،دشمنی آمده فرقشان در این است که کلینتون باتجربه و با برنامه دشمنی میکرد ولی ترامپ احمقانه و بدون برنامه دشمنی میکند واحتمالا یاد میگیرد .

ترامپ در کنفرانس آیپک: هدف نخست من لغو این توافق زیانبار( برجام) با ایران است .

کلینتون : افتخار می‌کنم دشمن ایرانی‌ها هستم/ ظریف یک دروغ‌گوی گستاخ است/ عمل آمریکا به تعهداتش ماه‌ها زمان می‌برد .

حال سئوال اینجاست آیا مشکلات کشورما  بستگی به آمدورفت مسئولین کشورهای دیگر دارد؟ وآیا اگر این بیاید کشور ما هم آباد میشودواگر آن یکی نابود میشویم؟ یا اینکه جهت رد گم کردبه جامعه آدرس غلط میدهیم که اگر اینچنین است مصداق خیانت میتواند باشد. 

 

۲۰ آبان ۹۵ ، ۱۴:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شاهد

مطبوعات

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات روزشنبه 15/8/95 شروع بکارنمودبهمین جهت مطلبی درمورداهمیت وجایگاه مطبوعات درجامعه ایران آورده شده که امیدوارم موردنظردوستان قرارگیرد .

مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی درجوامع دموکراتیک با کارکردهای خود (اطلاع رسانی ، آموزشی ، تفریحی و سرگرمی) به توسعه همه جانبه کمک می کند و توسعه کشور در یک رابطه دیالکتیکی به رشد و توسعه مطبوعات یاری می رساند .

درعصرحاضر جامعه ای راتوسعه یافته می نامندکه علاوه برتاکید برشاخص های اقتصادی بر معیار آموزش و اطلاعات و دراصل به دانش ودانستهای اجتماعی نیز تاکید کند ،درچنین جامعه ای ، این مهم توسط رسانه ها با تولید و توزیع مطلوب اطلاعات امکان پذیرمیشود. تبلیغات واطلاعات اثرگذارترین عامل آگاهی دهی به جامعه وایجاد تغییردررفتارهاوجهت گیری های سیاسی محسوب میشودودراین بین مطبوعات نقش بسزایی ایفا کرده اند مطبوعات یکی از عمده ترین راه های دست یابی و شناخت دقیق سطح رشد و ارتقاء فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جوامع مختلف است . با به دست آوردن تیراژ، مطالب، مقالات، آگهی ها، تنوع و تکثر و جهت گیری های کیفی نشریات، می توان با سرعت و سهولت (تا حد زیادی) به سطح فرهنگ، عقاید، آرمان ها، آسیب ها و آفت های موجود در آن جوامع دست یافت.برخی گمان می بردند که با رشد و توسعه تکنولوژی نوین و تجهیز و گسترش ابزار و امکانات پیشرفته در عرصه رسانه های صوتی و تصویری، از اهمیت و تاثیر روزنامه ها و نشریات روزانه کاسته خواهد شد، اما تحقیقات انجام شده و مشاهدات عینی در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته نه تنها خلاف تصور فوق را به اثبات رساند، بلکه تیراژ و تاثیرگذاری مطبوعات به مراتب افزوده گردیده است.

در کشور ما نیز به رغم پیشرفت قابل توجه رسانه های الکترونیکی و توسعه رسانه های تصویری متنوع، شواهد موجود از افزایش تیراژ نشریات و اقبال گروه های باسواد جامعه به مطبوعات حکایت می کند، به طوری که حتی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز به انتشار روزنامه ومجله برای گروه های سنی و تحصیلی مختلف اقدام نموده است. رادیو و تلویزیون به علت محدود بودن اوقات پخش برنامه های خبری و لزوم سرعت انتشار اخبار، نمی توانند وقایع سیاسی و افکار عمومی را تجزیه و تحلیل کنند و تفسیرهای مفصل و متنوع درباره ی آن ها انتشار دهند در صورتی که روزنامه ها در این زمینه محدودیت زمانی کمتری دارند و بر خلاف سایر رسانه ها که نظری گذرا و ناپایدار بر پدیده ها، حوادث و رویدادهای مهم فرهنگی، فکری، اجتماعی و سیاسی دارند، به دلیل دارا بودن ستون های ثابت و سریالی تحلیل ها، مقالات و مطالب مهم و متناسب با موضوعات روز از تاثیرگذاری پایدارتر و عمیق تری بر روی افکار، رفتار و عقاید مخاطبان برخوردارند ونیز بر خلاف سایر رسانه ها، دارای مخاطبان داوطلب بوده و اقشار مختلف مردم با توجه به سطح معلومات، احتیاجات و نیازمندی های فردی و اجتماعی خود اقدام به انتخاب جریده مورد نظر می کنند و این مهم میزان تاثیرگذاری جراید را افزایش می دهد. 

درآخرفراموش نکنیم که اکثر مخاطبان نشریات و روزنامه ها را جوانان و دانشجویان و تحصیلکردگان به خود اختصاص می دهد، لذا آسیب زایی مطبوعات، صدمات و بحران های فرهنگی و سیاسی زیادی را برای افرادجامعه بویژه نسل جوان ایجاد می کندواین تامل ودقت بیشتروعمیق ترتمامی مسئولین نظارت وبخصوص خود ارباب جراید رانیازدارد .

 مطبوعات

۱۶ آبان ۹۵ ، ۱۴:۲۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شاهد

کاپیتولاسیون

به نام خدا

کاپیتولاسیون در ایران از آغاز تا پایان

کاپیتولاسیون(Capitulation) از کلمه (capitulate) به معنای شرط گذاشتن و در معنای لغوی آن سازش و تسلیم آمده است. کاپیتولاسیون به قرارداد هایی اطلاق می شود که به موجب آن اتباع یک دولت در قلمرو دولت دیگر مشمول قوانین کشور خود می شوند و آن قوانین توسط کنسول آن دولت در محل اجرا می شود ، به همین جهت در فارسی به آن" حق قضاوت کنسولی " نیز گفته می شود . مقررات کاپیتولاسیون اگر چه از دوره صفوی به صورت نانوشته در مورد اتباع اروپایی رعایت می شد اما به صورت قانون حق کاپیتولاسیون در ایران، اولین بار از دوران قاجار پس از جنگ های ایران و روسیه در معاهده ترکمنچای در سال 1203 ه ش در زمان فتحعلی شاه قاجار به روسیه داده شد که آسیب های فراوانی در طول یک قرن به ایران وارد کرد. حق کاپیتولاسیون در ایران کم کم از انحصار دولت روسیه خارج شد و بسیاری از دولتهای دیگر نیز با استفاده از اصل کامله الوداد صاحب این حق شدند و قضاوت کنسولی خود را بر ایران تحمیل کردند. اسپانیا، فرانسه، آمریکا، آلمان، ایتالیا و چند کشور دیگر از جمله دولت عثمانی بعدها از ایران حق کاپیتولاسیون را به دست آوردند.

کاپیتولاسیون موجب برتری و تقدم اتباع خارجی بر اتباع کشور می شد و باعث می گردید که رجال مملکت را به بیگانگان و قدرت قضایی و سیاسی آنان سوق دهد و حتی در سایه کاپیتولاسیون، بیگانگان هر چه می خواستند به ایران وارد و یا از ایران خارج می کردند. کاپیتولاسیون اصل حاکمیت و استقلال کشور را متزلزل می ساخت و به قوانین خارجی اعتبار برون مرزی می بخشید و اتباع کشور را از حمایت کامل قضایی محروم می کرد و حق مشروع آنان را به بیگانگان می داد و به دلیل همین مضرات جبران ناپذیر، مردم ایران نسبت به کاپیتولاسیون عکس العمل های شدیدی از خود نشان می دادند.

با این حال حق قضاوت اتباع یک کشور به همان عرف و قانون کشور متبوع در یک کشور دیگر امری بود که در ایران از دوران صفویه وجود داشته اما با این تفاوت اساسی که چنین حقی، محترمانه و اغلب مواقع تعهدی دو سویه بوده است رویه ای که با تفوق روسیه بر ایران بالاجبار کنار گذاشته شد و از آن پس «تحمیلی» گردید ولی اگرچه در دوران قاجار این امر با توجه به شکستی که ایران در طی جنگها نصیبش شد بر ملت و دولت ما تحمیل گردید اما در دوران محمد رضا پهلوی کاپیتولاسیون به مثابه هدیه ای به امریکا اهدا گردید. 

 چگونگی تصویب لایحه کاپیتولاسیون

روی کار آمدن دموکرات ها در پاییز 1339 در آمریکا و ریاست جمهوری جان.اف. کندی تاثیر فراوان در تغییر سیاست حکومت ایران داشت، کندی که بر لزوم فضای باز سیاسی و اقتصادی در کشورهای جهان تاکید داشت خواهان ایجاد اصلاحات اقتصادی و سیاسی در کشورهای ثروتمند و نفت خیز جهان سوم بود تا با ایجاد رفورم در نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشورها از قیامهای مردمی جلوگیری کرده و دوام و بقای سیاسی دولت های وابسته را تضمین کند. 

رژیم شاه که همواره متاثر از نظام حکومتی آمریکا بود برای اجرای سریع اصلاحات اقتصادی و سیاسی مورد نظر کاخ سفید تحت فشار قرار گرفت، به همین منظور شاه به توصیه مشاوران آمریکا یی اش درصدد تغییراتی تحت عنوان «اصلاحات اجتماعی» برآمد. 

تصویب لایحه موسوم به «اصلاحات ارضی» از طرف هیات دولت در تیر ماه 1340 و برگزاری رفراندوم شاه و تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در فروردین 1341 در راستای همین تغییر سیاست بود، این طرح ها از حمایت دولت آمریکا برخوردار بود و مطبوعات آمریکایی اجرای آن را می ستودند. پس از این، احیا نظام کاپیتولاسیون با هدف برداشتن موانع حقوقی و قانونی حضور نیروهای آمریکایی در ایران و تضمین امنیت آنان ،مورد توجه قرار گرفت که در اسفند1340 از سوی سفارت آمریکا به دولت امیر اسدالله علم پیشنهاد و به تصویب هیئت دولت او در مهر1342 رسیده بود. در اسفند 42 علم از نخست وزیری بر کنار و جای خود را به حسنعلی منصور داد. منصور که روابط نزدیکی با آمریکایی ها داشت، پس از معرفی کابینه خود یکی از نخستین اقداماتش این بود که طرح «مصونیت مستشاران نظامی آمریکایی» را که به عنوان ماده واحده ای در دوره دولت علم به مجلس سنا ارائه شده بود دوباره به مجلس سنا برد. متن لایحه از این قرار بود: 

 

لایحه اجازه استفاده مستشاران نظامی امریکا در ایران از مصونیت‌ها و معافیت‌های قرارداد وین

ماده واحده: با توجه با لایحه شماره 18-2291-3157-25/11/1342 دولت و ضمائم آن که در تاریخ 21/11/43 به مجلس سنا تقدیم شده، به دولت اجازه داده می‌شود که رییس و اعضای هیئت‌های مستشاری نظامی ایالات متحده را در ایران که به موجب موافقتنامه‌های مربوطه در استخدام دولت شاهنشاهی می‌باشند از مصونیت‌ها و معافیت‌هایی که شامل کارمندان اداری و فنی موصوف در بند و ماده اول قرارداد وین که در تاریخ هیجدهم آوریل1961 مطابق بیست و نهم فروردین ماه1340 به امضا رسیده‌است، میباشد- برخوردار نماید.  

مجلس سنا پس از چند ماه بررسی سرانجام در مرداد 1343 لایحه را تصویب و آن را به شورای ملی فرستاد. این طرح در ابتدا با مخالفت نمایندگان مجلس مواجه شد ولی منصور به سختی از لایحه دفاع کرد و به قصد آرام کردن فضا و ساکت کردن مخالفان ، آشکارا و به عمد به آنان درباره مفاد لایحه دروغ گفت. او حتی به خبرنگاران هم دروغ گفت و این مصونیت را تنها از آن مستشاران نظامی دانست و سایر اتباع آمریکایی را از آن مستثنی دانست. منصور، برای این که جریان تصویب لایحه را بسیار عادی و طبیعی نشان دهد، استدعای فوریت کرد و علت آنرا یک مطلب کاملاً ساده و عادی تلقی کرد.

مجلس شورای ملی188 نفر نماینده داشت که 140 کرسی آن در اختیار حزب ایران نوین بود. دولت برای این که در رأی‌گیری دچار مشکل نشود روز قبل از طرح لایحه در مجلس، با نمایندگان حزب ایران‌نوین یک نشست خصوصی برپا کرد. جالب آنکه گزارش این جلسه خصوصی در بعدازظهر همان روز از سوی کاردار سفارت امریکا به واشنگتن ارسال شد. جلسه رأی گیری لایحه در مجلس، روز 21مهر ماه 1343 در ساعت 8 صبح آغاز به کار کرده و تا 5 بعدازظهر ادامه پیدا کرد. جلسه حتی برای صرف ناهار تعطیل نشد. در این جلسه 15 نفر از نمایندگان علیه لایحه صحبت کردند که آنها نیز بعداً صحبت‌های خود را پس‌گرفتند. سرانجام لایحه مزبور در مجلس شورای ملی با 74 رأی موافق و 61 رأی مخالف در میان136 نفر، در حالی که تعدادی از ماموران سفارت آمریکا در صف تماشاچیان نشسته بودند ، به تصویب رسید. 

عکس العمل امام علیه این لایحه

با ظهور امام در اوایل دهه چهل به تدریج حوزه علمیه قم به عرصه ای برای مخالفت با رژیم شاهنشاهی تبدیل شد .امام در جریان لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی (مصوب 6 مهر 1341) از مراجع طراز اول قم خواست تا مشترکاً طی تلگرافی مخالفت خود را به شاه اعلام کنند.7پس از آن امام برگزاری رفراندوم «شاه و مردم» را طی اعلامیه ای «رفراندوم اجباری» نامید و آن را تحریم کرد . اگر چه رژیم در صدد آن بود تا تصویب لایحه کاپیتولاسیون در جامعه بازتاب چندانی نداشته با شد اما امام خمینی (ره)چند روز پس از تصویب لایحه از آن آگاه شدند ودر جلسه‌ای که با حضور شهید محلاتی و آقای مولایی بود، فرمودند: «این از آن اموری است که ما باید دنبال کنیم و عزت اسلام را زنده کنیم. این قصه رأی زنها نیست که آنها به ما وصله ارتجاعی بچسبانند، این قصه تقسیم اراضی نیست که به ما بگویند طرفدار مالکین هستند، این مسئله‌ای است که تمام آزادی‌خواهان دنیا این مسئله را قبول دارند که ما برای آزادی می‌جنگیم. ما هدفمان یک هدف ارتجاعی نیست؛ ما هدفمان این است که از زیر یوغ استعمار امریکا و اسرائیل بیرون بیاییم. ما می‌خواهیم یک ملت مستقل باشیم نه زیر یوغ استعمار امریکا که مستشارانش در مملکت ما هر چه جنایت می‌خواهند بکنند، بکنند و هیچ دستگاه قضایی حق نداشته باشد آنها را دستگیر کند» صبح روز دوشنبه چهارم آبان 1343 که مصادف با تولد حضرت فاطمه‌الزهرا(س) بود، امام تصمیم گرفت که در مورد کاپیتولاسیون سخنرانی کنند. رژیم که از قبل در جریان سخنرانی امام قرار گرفته بود، با اعزام نماینده ای به قم، سعی کرد تا مانع سخنرانی ایشان شود ولی امام این فرد را به حضور نپذیرفت.

امام خمینی(ره) نطق تاریخی خود را با انالله و انا الیه راجعون آغاز کردند، سخنرانی امام با این جملات آغاز شد :« ...عزت ما پایکوب شد ، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند، قانونی را به مجلس بردند که در آن ما را ملحق کردند به پیمان وین ....که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده هاشان، با کارمندهای فنی شان، با کارمندان اداری شان، با خدمه شان .... از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند، آقا من اعلام خطر می کنم، ای ارتش ایران من اعلام خطر می کنم، ای سیاسیون ایران من اعلام خطر می کنم..... والله گناهکار است کسی که فریاد نکند. ای سران اسلام به داد اسلام برسید، ای علمای نجف به داد اسلام برسید، ای علمای قم به داد اسلام برسید....». 

سپس امام در همان روز بیانیه ای صادر کردند: «دنیا بداند که هر گرفتاری که ملت ایران و ملل مسلمین دارند از اجانب است، از آمریکاست، ملل اسلام از اجانب عموما و از آمریکا خصوصا متنفر است» در این بیانیه از کاپیتولاسیون به عنوان سند بردگی ملت ایران یاد شده است. ایشان افزودند: «اگر در این مبارزه صد هزار نفر هم شهید بدهیم بهتر است از این که این قانون ننگین تصویب شود، زیرا این قانون همه مقدسات ما را زیر پا گذاشته ‌است و استقلال ما را به بیگانگان فروخته ‌است».

 مهمترین پیامدهای تصویب لایحه

 

تبعید امام به ترکیه: صبح روز 13 آبان نیروهای نظامی منزل امام را محاصره و ایشان را دستگیر کردند سپس ایشان را به تهران و از آن جا به وسیله هواپیمای نیروی هوایی ارتش، ایشان را به ترکیه فرستادند . از این سخنرانی، رژیم که احساس ناتوانی می کرد در صدد بر آمد تا امام را از ایران تبعید کند بعدازظهر 13 آبان رادیو ایران اعلام کرد: «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلایل کافی چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه بر علیه منافع ملت و امنیت واستقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده‌ شد، لذا در تاریخ 13 آبان ماه 1343 از ایران تبعید گردید.» 

 

این مطلب در جراید عصر نیز چاپ گردید. کاردار سفارت امریکا طی پیامی به امریکا اظهار خوشحالی کرد و نوشت: «سرانجام ما توانستیم از شر آن پیرمرد که چوب لای چرخ ما می‌گذاشت راحت شویم.» به محض شنیدن خبر دستگیری و تبعید امام (ره) بازار قم بسته شد‌، بازار تهران نیز تا مدت‌ها بسته ماند. 

 

ترور حسنعلی منصور: حسنعلی منصور به عنوان عامل احیای مجدد کاپیتولاسیون در ایران و مدافع این لایحه ننگین در مجلسین سنا و شورای ملی و همچنین عامل تبعید امام(ره) به ترکیه، از سوی جمعیت موتلفه اسلامی ترور شد. روز پنجشنبه ساعت 10 صبح اول بهمن ماه 43 منصور مقابل درب اصلی مجلس واقع در میدان بهارستان به دست محمد بخارایی ترور شد. 

 

لغو رسمی کاپیتولاسیون

کاپیتولاسیون سرانجام پس از پیروزی انقلاب در 23 اردیبهشت 1358 رسما لغو شد در بیانیه وزارت خارجه چنین آمده است: «به پیشنهاد هیات وزیران دولت موقت جمهوری اسلامی ایران و تصویب شورای انقلاب اسلامی، قانون مصوب 21 مهر 1343 به اجازه استفاده مستشاران نظامی آمریکا در ایران از مصونیت ها و معافیت های قرارداد وین (کاپیتولاسیون ) از تاریخ 23/2/1358 لغو شد.

۱۵ آبان ۹۵ ، ۱۲:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شاهد

سرآغاز

بسم الله الرحمن الرحیم


سر آغاز هر نامه نام خداست        که بی نام او نامه یکسر خطاست   


وانشر علینا خزاین علومک    برحمتک یا ارحم الراحمین .پروردگارا خارج کن مرا از تاریکی های فکر  وبه نور فهم مرا گرامی بدار   پروردگارا برما درهای رحمتت را بگشای. آمین یا رب العالمین


مطالبی که دراین وبلاگ نوشته میشود براساس تحلیل های شخصی وهمچنین برگرفته ازمتن کتاب ها ومقاله های معتبراست و وسعی میشودمطالب طوری نوشته شود که مورد استفاده نیز قرار گیرد . از اینکه وبلاگ این حقیر را موردمطالعه قرارمیدهید ونقد ونظرات خود را اعلام مینمائید بسیار سپاسگزارم . 
۱۵ آبان ۹۵ ، ۱۲:۲۶ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
شاهد